کد مطلب:29999 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:96
ابو ایّوب، همگامی و همراهی با علی علیه السلام را هرگز از دست نَهِشت و در تمام نبردهای مولا علیه فتنه انگیزان شركت جُست.[6] او در جنگ نهروان، فرماندهی سواره نظام را بر عهده داشت و پرچم امان، در دست او بود.[7] علی علیه السلام او را بر حكومت مدینه گماشت؛ [8] امّا او پس از هجوم بُسْر بن اَرطات، تاب نیاورد و فرار كرد.[9]. در واپسین سال خلافت، امام علیه السلام او را به فرماندهی گروهی ده هزار نفری برگماشت تا همراه سپاه امام حسین علیه السلام و قیس بن سعد، برای نبرد با معاویه عازم شام شوند؛ لیكن با شهادت علی علیه السلام لشكر از هم پاشید و مأموریت به انجام نرسید.[10]. ابو ایّوب از صحابیانی است كه احادیث فراوانی نقل كرده و در فضایل علی علیه السلام نیز بسیار روایت كرده است. او از جمله راویان حدیث «غدیر»[11] و حدیث «ثقلین»[12] و این سخن والای پیامبر خداست كه علی علیه السلام را به نبرد با ناكثین و قاسطین ومارقین، امر كرده است[13] و ابو ایّوب را نیز به همراهی با امام علی علیه السلام فرا خوانده است.[14]. ابو ایّوب به سال 50 هجری، در حالی كه عازم نبرد با رومیان بود، در قسطنطنیه زندگی را بدرود گفت و در آن جا دفن شد.[15]. 6381. وقعة صفّین - به نقل از اَعمَش -:معاویه به ابو ایّوب خالد بن زید انصاری، صاحبْ خانه پیامبر خدا، كه سروری بزرگ در میان بزرگان انصار و از پیروان علی علیه السلام بود - نامه نوشت و به زیاد بن سمیّه هم كه كارگزار علی علیه السلام در بخشی از فارس بود، نامه نوشت. نامه اش به ابو ایّوب، یك سطر بیشتر نبود:نوعروس، شب زفاف [ نخستین شوهر] و نیز نخستین فرزندش را از یاد نمی بَرَد. پس ابو ایّوب، منظورش را نفهمید و آن را نزد علی علیه السلام آورد و گفت:ای امیر مؤمنان! معاویه فرزند [ هند] جگرخوار و پناهگاه منافقان، به من نامه ای نوشته است كه معنایش را نفهمیدم. علی علیه السلام به او فرمود:«نامه كجاست؟». ابو ایّوب، نامه را به ایشان داد. علی علیه السلام نامه را خواند و فرمود:«آری؛ این، یك ضرب المثل است. منظورش این است كه همان گونه كه نوعروس، شب عروسی و نخستین شوهرش را كه به دختری او پایان داده، از یاد نمی بَرَد و نیز نخستین فرزندش را كه او را مادر كرده است، من نیز قتل عثمان را فراموش نمی كنم».[16]. ر. ك:ج 6، ص 426 (برافراشتن پرچم امان).
خالد بن زید، مشهور به ابو ایّوب انصاری، از صحابیان پیامبر خداست كه پیامبر صلی الله علیه وآله در آغاز ورود به یَثرِب، در خانه وی سُكنا گزید.[1] وی در تمام نبردهای پیامبر صلی الله علیه وآله شركت داشت[2] و پس از پیامبر خدا، از پیشتازان به سوی ولایت و راست قامتان در حراست از حقّ خلافت بود[3] كه هرگز از این موضع، روی برنتافت.[4] وی را در زمره دوازده نفری شمرده اند كه پس از پیامبر خدا در مسجد به پا خاستند و از حقّ علی علیه السلام به صراحتْ دفاع كردند.[5].